دلم تنگ شد

دلم باز شد

دلم باز ديوانه شد

ديوانه به ديوار عادت نداشت

ديوار به آوار

با رفتن عشق دل باز شد

رفتند همه فاصله ها

رفتند همه بهانه ها

 تا يادي ازعشق پیدا شود

پس باز شد

 به پهناي دنيا...

یادِ عشق بر سر مزارم

یادِ عشق! بر سر مگذارم

یادِعشق بی تو نهانَم

ای عشق مرا برهانَم

از یادت و حتی از نامت

که نامم شد