درخواست از تنهایی که هیچ وقت تنها نیست!

پروردگارا به من آرامش ده تا بپذ يرم آنچه را كه نمی توانم تغئير دهم

دليری ده تا تغیير دهم آنچه را كه می توانم تغیير دهم

بينش ده تا تفاوت اين دو را بدانم

مرا را فهم ده تا متوقع نباشم دنيا و مردم آن مطابق ميل من رفتار كنند

جبران جبران خليل جبران

شعر امروزی

عشق عمومى
 

اشك رازى ست
لبخند رازى ست
عشق رازى ست
اشك آن شب لبخند عشق ام بود
 

قصه نيستم كه بگويى
نغمه نيستم كه بخوانى
صدا نيستم كه بشنوى
يا چيزى چنان كه ببينى
يا چيزى چنان كه بدانى
من درد مشترك ام
مرا فرياد كن
درخت با جنگل سخن ميگويد
علف با صحرا
ستاره با كهكشان
و من با تو سخن ميگويم
 

نامت را به من بگو
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده
من ريشه هاى تو را دريافته ام
با لبان تو براى همه لب ها سخن گفته ام
و دست هايت با دستهاى من آشناست
 

در خلوت روشن با تو گريسته ام
براى خاطر زنده گان ء
و در گورستان تاريك با تو خوانده ام
زيباترين سرود ها را
زيرا كه مرده گان اين سال
عاشق ترين زنده گان بوده اند

دستت را به من بده
دستهاى تو با من آشناست
اي دير يافته با تو سخن مي گويم
به سان ابر كه با توفان
به سان علف كه با صحرا
به سان باران كه با دريا
به سان پرنده كه با بهار
به سان درخت كه با جنگل سخن مى گويد
 

زيرا كه من
ريشه هاى تو را دريافته ام
زيرا كه صداى من
با صداى تو آشناست

عید رسالت؛مبعث مبارک

اقرء؛بخوان بنام پروردگارت که انسان را آفرید

...از همین جا آغاز شد

نوری خلوت نیایش ملکوتی محمد (ص) را به خود اختصاص میدهد

و

او را مخاطب خویش می خواند که بخواند

اما

چگونه؟!

خواندن نمیدانم...

محمد! محمد! محمد!

بخوان...این ندای پروردگار توست که تو را میخواند

بخوان بنام او

ترس وجود محمد امین مردم مکه را فرا گرفته؛ترسی از جنس نور توحید

...ومحمد (ص)

برگزیده شد از برای رسالت بهترین دین خدا؛اسلام

اسلامی که با مٍهر محمد(ٌص) نابه ناب شد.

 

مبعث مبارک

 

اسلام عزیز! ولادتت در غار حرا  نشان از

سادگی

و

پاکی و زلالی تو دارد

نزولت را بر قلبمان ارج منهیم

باشد

که از

شکرگزاران باشیم...

آمین!!!!